اصطرلاب

مست میکند مرا اندیشه فرزند تمدّنی بودن که تجلیگاه هنر اسلامی شد

اصطرلاب

مست میکند مرا اندیشه فرزند تمدّنی بودن که تجلیگاه هنر اسلامی شد

مناط

این روزها،
محک بجاییست بر هر کلام عاطل،

چرا که امیرکلام‌ (ع) بر ما خواند

فی تَقَلُّبِ الْأحْوالْ عُلِمَ جَواهِرُ الرِّجالْ

ترح

تشکیکم در روا نبودن حق دلگیری طالب از مطلوبست،
در اینکه حافظ به حق خواند،

عشق‌بازان چنین مستحق هجرانند

یا نه.
میدانی،
نمیدانم

لِیَطْمَئنَّ قَلْبی

قیمتش ذبح اسماعیل بود یا تسلی آن فتنه عظیم.

صبا گر چاره داری وقت‌وقت است

رثام

گاهی هم ندانستن عیب نیست،

پرسیدن عیب است.

گرچه دانم که بجایی نبرد راه غریب

حُسام

بیم دارم،
از امید،

که محنت داشتنش کم از نداشتنش نیست.

من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی بسلامت سلام ما برسانی