مرزیست به غایت باریک،
میان آنچه امیرکلام علم ینفع خواند و آنچه لاینفعش دانست.
« جدالیست میان ریحان با ریحان »
آیا یاریگری هست؟
گویا رهایی از تردید پسا پرسیدن، جز با صبوری بر ندانستن ممکن نیست.
امّا ریحان هنوز هم عمیقاً در شایستگی این صبوری تردید دارد.
هیچ لحظه شادی،
هرچقدر عمیق،
مرهمی بر تشنگی لحظات ندانستن، نیست.
کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد