اصطرلاب

مست میکند مرا اندیشه فرزند تمدّنی بودن که تجلیگاه هنر اسلامی شد

اصطرلاب

مست میکند مرا اندیشه فرزند تمدّنی بودن که تجلیگاه هنر اسلامی شد

عصّار

از هاتف شنیدم،
گریه حافظ  چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی
و از ناصح،
دوست دارد یار این آشفتگی
کوشش بیهوده به از خفتگی
در مستی باور دارم هر دو صراطست.
لیک در منطق ریحان در دو سوی مقابل.
نظرات 1 + ارسال نظر
ریحانه دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1398 ساعت 08:49 ب.ظ http://Raihaneh.blogsky.com

سایه چه بی‌پروا میخواند:
حشمت این عشق از فرزانگی است
عشق بی‌فرزانگی دیوانگی است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد