به او بگویید،
ریحان نه شایستگی دارد و نه چنان جسارتی که خواستهای همسنگ ابراهیم نبی داشتهباشد، امّا خدایش را شایستهتر از آن میداند که ریحان را عمری در تشکیک بخواهد:
«اگر آنگونه که میگویند تو واقفی بر صلاح همگان (که هستی)، و اگر ظلم از تو دورست (که هست)، چرا ظلم مخلوقی بر صلاحی که تو برای مخلوقی دیگر خواستهای غلبه دارد؟ و اگر غلبه ندارد، چرا صلاح مخلوقی در ظلم کردنست و صلاح دیگری در مظلوم شدن؟»
مشورت با عقل کردم، گفت حافظ می بنوش
ساقیا می ده بقول مستشار موتمن
پس نوبت به عقل هم رسید؟ :)) شما که دعوی عرفان داشتید؟
الهی رضا بقضائک و تسلیما لامرک و لا معبود سواک یا غیاث المستغیثین
به نظرم به نصیحت حافظ گوش بده :))))))
ریحانه شکاک رو چه به دعوی !
لزوما باید عقل رو در مقابل عرفان قرار بدیم؟
مسیر ابراهیم برای رسیدن به توحید عارفانه، عقل نبود؟
فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَى کَوْکَبًا قَالَ هَـذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لا أُحِبُّ الآفِلِینَ
فَلَمَّا رَأَى الْقَمَرَ بَازِغًا قَالَ هَـذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَئِن لَّمْ یَهْدِنِی رَبِّی لأکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ ...
قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ
پس «افلا تَعْقلون» از کدوم مخلوق پرسیده میشه؟