-
سمر
دوشنبه 29 دی‌ماه سال 1399 23:24
بیا به گفتگو بنشینیم، شاید هم به سخن. میدانم، فرصتی نیست برای گفتگو از تفاوت این دو، لیک تو حق سخن‌دانی ادا کن. پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
-
ابرام
جمعه 19 دی‌ماه سال 1399 14:06
مگر نه اینکه، ... باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور برای مرغی خوشخوانست نه ریحان؟
-
ترویه
سه‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1399 21:53
اندیشه اینست، سخن بر قلم تقدّم دارد یا قلم بر سخن؟ ... که سخن نگفته باشی به سخن رسیده باشد
-
شغب
شنبه 6 دی‌ماه سال 1399 21:08
هرچند عمیق امّا نارندانه سرود تُنْسی کانّک لَمْ تَکُنْ حال آنکه [قَدْ] نُسیتَ کانّک لَمْ تَکُنْ
-
خامه
سه‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1399 00:40
شنونده خوب بودن، شایسته‌ترین سماع سخنوریست که کلامش شنونده خوبی ندارد. چون قدح از دست مستان میخوری مستانه خور
-
بَرید
شنبه 29 آذر‌ماه سال 1399 22:12
جز فزونی دلتنگی، چه سودست در دیداری که فاصله میانمان بیش از قدمی یا میزی چوبی باشد. ... بدیدم و مشتاقتر شدم
-
نبق
جمعه 21 آذر‌ماه سال 1399 20:27
شاید هم این از حد از ابهام نشانی از شدّت وضوح باشد. گو نام ما ز یاد به عمدا چه میبری خود آید آنکه یاد نیاری ز نام ما
-
... و هَلْ یَرْحَمُ ...
چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1399 19:09
در آنی، آنچنان ارزشها و ناارزشهایم تکانده شد که بعد از شبانه‌روزی همچنان در بهت و حیرتم از این عجز منطق ریحان در برابر حکمت الهی. منطق چه جایگاهی دارد در برابر آنکه امیرکلام خواندش لایُمْکِنُ الْفِرارُ مِنْ حُکومَتِکْ
-
مرغول
دوشنبه 10 آذر‌ماه سال 1399 22:24
انتظاری نیست برای آخرین بار این آخرین بارها. لنگر حلم تو ای کشتی توفیق کجاست ...
-
نبید
یکشنبه 9 آذر‌ماه سال 1399 18:08
از ریحان رمقی به سعی ساقی مانده، تا چه خواهد سختتر از این. آخر به چه گویم هست از خود خبرم چون نیست ...
-
فصاحة
شنبه 1 آذر‌ماه سال 1399 11:54
اینکه از تکرار هرباره این اتفاق هنوز هم دلگیر میشوم، نشانه خوشیست از آنکه ریحان دچار عادت نشده‌است. « التکرار مخلّ الفصاحة الّا ... »
-
لعل
سه‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1399 18:44
مرزیست به غایت باریک، میان آنچه امیرکلام علم ینفع خواند و آنچه لاینفعش دانست. هر که دریا را به قدر خود شناخت آشنای او نشد تا جان نباخت
-
پندار چهارم
چهارشنبه 21 آبان‌ماه سال 1399 22:15
« جدالیست میان ریحان با ریحان » دل برقرار نیست که گویم نصیحتی از راه عقل و معرفتش رهنمون شوم آیا یاریگری هست؟
-
سعاد
یکشنبه 11 آبان‌ماه سال 1399 14:06
شکوهی میخواد، گذر سلامت از شک پس از یقین. ...من نشسته تا چه باشد رای دل
-
پرنیان
چهارشنبه 7 آبان‌ماه سال 1399 01:02
گویا رهایی از تردید پسا پرسیدن، جز با صبوری بر ندانستن ممکن نیست. امّا ریحان هنوز هم عمیقاً در شایستگی این صبوری تردید دارد. آه دریغ و آب چشم، ار چه موافق منند آتش عشق آنچنان نیست که وانشانمش
-
طامه
دوشنبه 5 آبان‌ماه سال 1399 19:20
هیچ لحظه شادی، هرچقدر عمیق، مرهمی بر تشنگی لحظات ندانستن، نیست. کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
-
هدیل
پنج‌شنبه 24 مهر‌ماه سال 1399 18:38
ادب آداب دارد.
-
حداء
چهارشنبه 23 مهر‌ماه سال 1399 13:38
موضوع یا بسیار پیچیده‌تر از آنست که فکر میکنم و یا بسیار ساده‌تر. موضوع اینست: «بر جای محکمی قدم نمیگذارم. حالتی بسیار متفاوت با آنچه سالها پیش بودم.» ... تا ببینم صبحدم سیمای دل
-
فرهاد
جمعه 18 مهر‌ماه سال 1399 10:16
از آن روزهاییست که هیچکس را یارای همراهی نیست، نه اندیشه، نه سخن و نه حتی قلم. گویی، جان از صریر قلم هم رخت بربسته است. همانا بی‌غلط باشد ...
-
صریر
جمعه 11 مهر‌ماه سال 1399 13:15
ایمان دارم، آدمها در حساسترین لحظاتشان، فراموش میشوند. باور کنی یا نه، ریحان ایمان دارد. تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من ...
-
پریش
سه‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1399 20:19
خسته‌ام، از این حکم بیرحمانه خسته نشدن. ریحان تشنه پنجره‌ای که ساعتها و ساعتها بر لبه آن بنشیند و تنها بنگرد. ... که حال غرقه در دریا نداند خفته بر ساحل
-
نداوت
چهارشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1399 11:06
خیالت نباشد از خیال آشفته ریحان، که در این تقابل دوگانه فیزیک و باورها، تنها قربانی ریحانست و جمیع تمام‌خواهی‌اش. دل از کرشمه ساقی به شکر بود ولی ...
-
مراثی
سه‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1399 21:43
حق با اوست. دانسته‌های ریحان چه به دنیا اضافه کرده که ندانسته‌هایش بکاهد؟ پس اینها هم روی همه ندانسته‌هایش. ... وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد
-
نیمروز
یکشنبه 9 شهریور‌ماه سال 1399 12:36
... هر گوهر نفیس کش اندر خزانه بود
-
صبو صبو
شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1399 19:47
ریحان در اندیشه خویش، آرام آرام تمام میشود. خرّاط آگاه و به کار خویش. مکن به چشم حقارت نگاه در من مست که آبروی شریعت بدین قدر نرود
-
طائلات
دوشنبه 20 مرداد‌ماه سال 1399 22:45
میدانی، زشت‌تر و پلیدتر از دروغ، دروغگوییست که بر صداقتش سوگند میخورد.
-
هامون
یکشنبه 22 تیر‌ماه سال 1399 12:27
شمس‌الدّین فرمود، «رند عالم‌سوز را با مصلحت‌بینی چکار» و جلال‌الدّین خواند، «ظالم آن باشد که مصلحت نکند» و ریحان، زیرکی را گفت این احوال بین، سرگردان درین بحر شرقی.
-
سهب
جمعه 20 تیر‌ماه سال 1399 23:45
... ای دریغا مرهمی ...
-
حجب
دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1399 21:28
اگر دلی را شکستی از چشمان صاحبدل حیا کن، که «حیا به چشم است». آنکه نخستین روز مرا ریحانه خواند، به ریحانه‌اش گفت.
-
شبگیر
دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1399 08:57
بعید میدانم که اندیشه‌ای، به عمق تلخی پنهان در پرده «مشکلی نیست»، رسیده باشد. در دست این خمار غمم هیچ چاره نیست جز باده‌ای که در قدح غمگسار توست