-
چهار، ده
چهارشنبه 15 شهریورماه سال 1402 18:31
از حسین بن علی علیه السلام در توصیف حکومت معاویه فى کُلِّ بَلَدٍ مِنْهُمْ عَلَى مِنْبَرهِ خَطیبٌ یَصْقَعُ؛ فَالْأَرْضُ لَهُمْ شاغِرَةٌ؛ وَ أَیْدیهِمْ فیها مَبْسُوطَةٌ. وَ النّاسُ لَهُمْ خَوَلٌ، لا یَدْفَعُونَ یَدَ لامِسٍ؛ فَمِنْ بَیْنِ جَبّارٍ عَنیدٍ، وَ ذی سَطْوَةٍ عَلَى الضَّعَفَةِ شَدید، مُطاعٍ لا یَعْرِفُ...
-
لهوف
سهشنبه 7 شهریورماه سال 1402 00:18
دو سنگ پیشین را از دلسوزی تو در راهم گذاشتی. بیا و کریمانه سومین را هم بگذار که از دو پیراهن بلا آمد پدید راحت از پیراهن سوم رسید
-
صواع
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1402 08:38
نمیدانم به خوابت آمدهام یا نه. حتّی نمیدانم به این نادانستن راضی باشم یا نه. سینه میجوشد ز درد بیزبان ای نوای بینوا نی را بخوان
-
دستان
چهارشنبه 18 مردادماه سال 1402 08:30
ایکاش ده سال پیش از این میفهمیدم تمام تخممرغهایم را در سبد فیزیک نگذارم. نمیخورید زمانی غم وفادارن شاید هم گفته بودی و من نشنیدم.
-
ناترهنده
یکشنبه 15 مردادماه سال 1402 09:51
به آدمنمایی بدل شدهام بیهیچ آتش شور و عشقی در دل. شاید از آه شدادست که بر سر سفرهای نشستم که به ناحق در باغش پهن شده، شاید هم از پایان عهد شباب. نه صفایی ز دمسازی به جام می که گرد غم ز دل شوید
-
...
جمعه 6 مردادماه سال 1402 13:55
مِنَ الْحُسینِ ابْنِ عَلی إلی بَنی هاشِمْ: «فَکَأَنَّ الدُّنْیَا لَمْ تَکُنْ وَ کَأنَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ»
-
کمینه
شنبه 31 تیرماه سال 1402 09:41
صبح شنبه، متصدّی اداره پست پل صدر: «هیچ ارسالی به آمریکا نداریم (حتی نامه). مدّتیه تمام ارسالیها، از آمریکا برگشت خورده» تمام ذوق و شوق و هیجانم در آنی فروریخت و تنها یک سوال برایم ماند: وقاحت بانیان و طرفداران وضع موجود که این خودساخته را حتی شایسته زندگی خودشان یا فرزندشان نمیدانند، تا به چه حد است. راه مسلمانی،...
-
نبید
دوشنبه 26 تیرماه سال 1402 15:03
نمیدانم این سوگیریِ ناخواسته از من است یا معلّم که پاسخ بیشتر سوالهایم یک ترجیع بند دارد: شبیه آنچه در LQG اتفاق میافتد!
-
راستان
شنبه 24 تیرماه سال 1402 08:04
در اندرونم، یکسو آبگینه عظیم تمام باورهاست، سوی دیگر ریحان و سنگی به دست. نمیدانم به صداقت برآشفتگی ریحان سوگند خورم یا زلالی شیشههای باور. هرکس که گفت خاک در دوست توتیاست گو این سخن معاینه در چشم ما بگو
-
سوته
سهشنبه 13 تیرماه سال 1402 16:02
قسم به درختان این باغ و میوههایشان، که در تمام این روزها تنها چشم از دیدنشان لذّت برد، تفاخری که میکنند جز همان تکاثر نیست. از دل تنگ گهنکار برآرم آهی
-
دُرج
شنبه 3 تیرماه سال 1402 08:37
اعتماد به کسانیکه حدّ تعصب برروی دستساختههایشان تنها خانوادشان است، شاید کمی تأمّل بخواهد. زمان مهربانی طی شد ... نه امیدی در دل من که گشاید مشکل من
-
متین
شنبه 27 خردادماه سال 1402 21:33
میدانی، نخستین شب کویر ریحانست. کاش بجای این هیاهوی هیچ، همدلی بود که قرآن میدانست، حافظ میخواند ... میدانی، عشق کاریست که موقوف هدایت باشد
-
فضاض
چهارشنبه 24 خردادماه سال 1402 08:15
میدانی، تفاوت در شرایط اولیه است. من از بهشت به اینجا آمدم و تو از دوزخ. از اینست که من اینجا را دوزخ میدانم و تو بهشت. بیا ساقی تا بدست طلب گیرم از کف تو جام پیدرپی
-
ناگوسیت
دوشنبه 15 خردادماه سال 1402 17:02
نیمه خرداد غریبیست، بیتحیّر، بیتعقّل، بیتعشّق. میبینی ریحان، حافظ هم سکوت کرده.
-
مفنع
سهشنبه 9 خردادماه سال 1402 09:27
تا او نگفت، به دیری شک داشتم. ... رندی و هوسناکی در عهد شباب اولی
-
نکهت
چهارشنبه 3 خردادماه سال 1402 17:25
میاندیشم شاید، شبانهروزی سخن و سپس سهشبانه روز خوابیدن مرهمی باشد. دریغ که ... روزگاریست که دل چهره مقصود ندید ساقیا آن قدح آینه کردار بیار
-
AI
دوشنبه 1 خردادماه سال 1402 17:21
روزها میگذرد با قدمهای تنها در باغ، بدون ذرهای تعقّل، ذرهای تعشّق. سیاوش میگفت، با اینهمه، از سابقه نومید مشو شاید هم میگفت، با اینهمه از سابقه، نومید مشو
-
لهوف
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1402 21:25
راست بود نرگس، ریحان از سخنهایی که حق گفتنشان را ادا نکرد، رها نمیشود. راست بود نرگس. هرچند، گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
-
چِشم
جمعه 29 اردیبهشتماه سال 1402 20:08
ریحان، بیراه میخواهی، بیراه میاندیشی: ذات نایافته از هستیبخش چون تواند که بود هستیبخش
-
Valivov
چهارشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1402 10:22
ریحانه میگفت: فرکانس طبیعی لزوما وابسته به حرکت شتابدار بارست؟ میگفت: آیا همه ذرات باردار فرکانس طبیعی دارند؟ میگفت: اگر بله، پس چرا بار در حرکت یکنواخت ، در خلاء، تابش نمیکند؟ میگفت: تابش نکردن، از نداشتن فرکانس طبیعی نیست؟ ریحان نگاهش کرد و نگفت: چه گویمت که ز سوز درون چه میبینم ز اشک پرس حکایت که من نیم غمّاز
-
منصه
یکشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1402 11:30
توبهای نصوح از گناهی که ابتلایش معاشرت ریحانه است با قومی که ترس از «اسکوپ شدن» دارند. حافظ چو آب لطف ز نظم تو میچکد حاسد چگونه نکته تواند بر آن گرفت
-
طغی
شنبه 16 اردیبهشتماه سال 1402 16:16
ای امت الگوی استاندارد ذرات، مگر نه اینکه وجود جملات متقابل، خود از ناکارآمدی الگویتان است؟ پس چرا ایمان نمیآورید؟ فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأَى کَوْکَبًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِینَ
-
سدم
شنبه 9 اردیبهشتماه سال 1402 09:50
شاید در سن صبوری باشم، امّا نه آنقدر که قهقهه مستانه دیگران برای خطای ناکرده را تاب بیاورم ریحان. پیر گلرنگ من اندر حق ازرقپوشان رخصت خبث نداد ار نه حکایتها بود
-
حسیس
پنجشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1402 20:54
از مستانگی ژیروسکوپها مینوشتم که سیاوش گفت: هرکو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز ...
-
برید
یکشنبه 27 فروردینماه سال 1402 11:31
نمیدانم ناخوشایندی اتفاقات متواتر این سی و چند روز حقیقیست یا در نگاه ریحانه اشکالیست. صبح حافظ میگفت: چو عندلیب فصاحت فروشد ای [ریحان] تو قدر او به سخن گفتن دری بشکن
-
محیل
جمعه 25 فروردینماه سال 1402 13:34
آقای دکتر، شریعتی که از ذبح اخلاق به پایش جان گرفته باشد، جز آنچه امیرکلام پوستین وارونهاش خواند چیست؟ مگر نه اینکه محمد امین گفت إنّما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأخْلاقْ. و مگر جز برای اخلاق شمشیر علی در برابر مکر عاص در نیام رفت؟
-
...
پنجشنبه 24 فروردینماه سال 1402 20:37
... إلّا مَنْ أتَی اللّهَ بِقَلْبٍ سَلیم
-
حقیق
دوشنبه 21 فروردینماه سال 1402 11:04
شاید هم بیثمری این کلمات از آنست که فارغ از اجزاء مجموعه مرادند. شاید هم گوی بیانی برای ریحان تقدیر نشده. عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد ...
-
بحح
جمعه 11 فروردینماه سال 1402 00:25
وقتی نبودنت اختلالی میرا هم بر تعادل سیستم وارد نمیکند، بر بودنت دوباره تامّل کن ریحانه. نسیم این چمن که دم ز باغ خلد میزند خوشست ساز نغمهاش ولی صبا نمیشود
-
وغا
سهشنبه 8 فروردینماه سال 1402 01:16
خلاصه اینروزها: برای ریحانه و ریحان توان مبارزه نمانده، یکی را معاف کن. تا که قبول افتد و که در نظر آید